اطلاعات
امتیازدهی
آمار
رتبه 62 ام
بازدید 1,185,536
اطلاعات من
خلاصه داستان
"در آن روز، من همسر دشمنم شدم"، ناکابا هنگامی که آنجا ایستاده بود فکر می کرد. فهمید که سرنوشتش ازدواج بود برای ثابت نگه داشتن صلح بین کشورش سنان و کشور شاهزاده سزار، بلکوات: دو کشور همسایه بر روی یک جزیره. بین دو کشور، برای مدت 200 سال جنگی دائمی بوده است و ناکابا یه قربانی برای کشورش شده بود با وجود این که به خاطر موی قرمزش مورد تبعیض قرار می گرفت و انسان نمای همراهش (نیمه انسان – نیمه حیوان) لوکی ، که تنها دوست و ملازمش در کاخ غریب سزار است. اما ناکابا چکار خواهد کرد وقتی که او یه رویداد مربوط به مردن پرنس سزار را پیش بینی کند؟ او پرنس را نجات خواهد داد؟ یا در بازگشت به همه ی تنفر جهت داده شده به سویش توسط مردم بلکوات اجازه خواهد داد او بمیرد؟
-
جلد
13 چپتر 50 تا 53 -
جلد
12 چپتر 46 تا 49.5 -
جلد
11 چپتر 41 تا 45 -
جلد
10 چپتر 37 تا 40.5 -
جلد
9 چپتر 33 تا 36.5 -
جلد
8 چپتر 28 تا 32 -
جلد
7 چپتر 24 تا 27.5 -
جلد
6 چپتر 20 تا 23.5 -
جلد
5 چپتر 16 تا 19.5 -
جلد
4 چپتر 12 تا 15 -
جلد
3 چپتر 8 تا 11 -
جلد
2 چپتر 4 تا 7 -
جلد
1 چپتر 1.1 تا 3
لینکهای اضافه